نینی شکمو
ساعت های اول تولدت همش دهن کوچولوت رو باز می کردی و دنبال شیر بودی بعد که دیدی خبری از شیر نیست تصمیم گرفتی پتو ت رو بخوری وقتی دیدی غذا مثل زمانی که تو شکم مامان بودی برات آماده نیست در حرکتی اعتراضی صورتت رو خط خطی کردی بعد عمیق شدی و به فکر فرو رفتی بعد هم حقیقت رو فهمیدی و سعی کردی باهاش کناار بیای ...
نویسنده :
مامان آرش جون
10:38